فرحناز سمیعی – تورنتو
«آیا بالزدن پروانهای در برزیل میتواند باعث ایجاد تندباد در تکزاس شود؟»*
انگار تمامی ندارد. خبرهای بد و ناگوار از پی هم میآیند. هنوز از هیبت یکی به خود نیامده، آن دیگری از راه میرسد و گالری تصاویر دلخراش را تکمیلتر میکند. راستی، از کِی اینهمه درد به صف ایستادهاند که بیهیچ رحمی به حواس پنجگانه و بیشتر از هر چیز به جان و روح آدمها حمله کنند و ببیند که چه دلبزرگ است و صبور این موجود دوپایِ جانسخت. ژوئیه ماه بدی بود. پر از خبرهای بد و حادثههای تلخ. آخرینش همین تیراندازی در مونیخ و کشتن چند نوجوان توسط «دیوید علی» هجده ساله، پسر آلمانی ایرانیتبار و پیش از آن انتشار ویدیوی سربریدن پسربچهای در سوریه به جرم طرفداری از مبارزان فلسطینی و پیش از آن کودتای چندساعتهٔ ترکیه و سربازانی که با کمترین تقصیر سر و تنشان زیر مشت و لگد مردم بدخوابشدهٔ ریختهدرخیابانها کوفته شد و قبلترش لهشدن پیکر مردم شهر ساحلی و آرام نیس زیرچرخ های یک کامیون سفید. اصلاً بهار امسال بد بود با خبر انفجار در فرودگاه بلژیک و مرگ دلخراش هزاران نفر مهاجر غیرقانونی و تجاوز به دخترک معصوم افغان و قتل و به اسید بستن جنازه اش در حومهٔ فقیرنشین شهری در ایران.
ولی نه، بهگمانم سال ۲۰۱۶، از همان آغاز سال بدی بود. با تصویر صورتِ بهگِلنشستهٔ «آیلان» خوشپوش کوچولو در ساحل مدیترانه و درد بیحد پدرش و ناپدیدشدن صدها جنازه در آبهای آزاد جهان که در پی جستوجوی اندکی آزادی و آرامش دل به دریا زده بودند و آوارگی میلیونها پناهندهٔ بدبخت، پشت مرزهای بستهٔ کشورهای خوشبخت و انفجارهای هر روزه در عراق و افغانستان و بمبارانهای سوریه و شیون ناتمام و دلخراش بازماندهها و بوی زنندهٔ خون و حس غیرقابل توصیف استیصال و انتظار فاجعهای که نمیدانی کی رخ میدهد، اما وقوعش قطعی است.
راستش اصلاً این چند سال گذشته بد بود. زندهسوزاندنِ «فرخنده» در افغانستان، تجاوز گروهی و آزار دختری در هند تا حد مرگ، مثلهکردن مردی در شام، شلیک به مغز «ملاله» در پاکستان، خودسوزیِ دستفروشی در خیابانهای تهران، جنگ در لبنان، بمبارانِ سوریه و سوختن درختان زیتون، انفجارهای انتحاری در عراق و افغانستان، سربریدن شیعهها، کشتهشدن سیاهپوستان آمریکایی بهدست پلیسها و تلافی سیاهان در بد و بدترشدن، فروش دختران خوشبروروی ایزدی در بازار بردهداری داعش، قاچاق اعضای بدن آدمها، کوبیدن هواپیما به برجهای دوقلوی تجارت جهانی، حملهٔ روسیه به اوکراین، نسلکشی در بوسنی، مرگ دلخراش و شیمیاییشدن هزاران نفر در حلبچه و پیداشدن نعش غواصان دستوپا بستهٔ ایرانی در اروندرود و…
شاید هم قرن بیستم بد بود و تمام قرنهای پیش از آن. قتل، شورش، نسلکشی، شکنجه، ناپدیدشدن آدمها، انقلابهای نافرجام و بدعاقبت، کودتاهای موفق و دیکتاتوریهای پایدار، خونریزی و تسویهحسابهای شخصی و ایدئولوژیک، تعصب و اعدام و تنبیه، ترویج دین به ضرب پتک و شمشیر و گلوله، پدرکشی و فرزندکشی و برادرکشی برای تصاحب قدرت و قلمرو از زئوس تا تانتانئوس و برادرکشی و برادرکشی و برادرکشی…
و من همچنان به پروانهای فکر میکنم که شاید روزی در تروآ بال زده بود.
* برگرفته از مقالهٔ ادوارد نورتون لورنتس (۱۹۱۷ – ۲۰۰۸) که با توصیف اثر پروانهای، نظریهٔ آشوب را بنیان نهاد. وی جوایز علمی متعددی دریافت کرد.